شش موثر راهها برای دریافت اضافی از علائم بیماری قلبی چیست
زندگی کردن با تشخیص و پیش آگهی نامشخص، نگرانی است که توسط افراد مبتلا به DLB و مراقبان آنها بیان میشود و مشکل در دستیابی به تشخیص واحد بین متخصصان مراقبتهای بهداشتی، از تجربیات رایج است. این تفاوت در گفتار را قبلاً به شوخی تفاوت بین شهکهره سنه یی و زڕهسنه یی میگفتند. دژهای مستحکمی در گردنهها و معبرها ساخت و قبایلی مطیع را در شهرهای مرزی که به دقت انتخاب شده بودند، اسکان داد تا پاسدار آنها از هجوم بیگانگان باشند. با بدست دادن تحلیلی کمینهگرا از ساخت کُنایی در زبانهای ایرانی، استدلال شد که مطابقه فعل با مفعول در الگوی اول نتیجه تطابق نحوی هسته زمان و مفعول است در حالیکه نبود مطابقه فعلی در الگوی دوم که گویش اردلانی جز آن است به این سبب است که واژه بست مضاعفساز بهصورت تداخل ناقص مانع ایجاد تطابق نحوی بین هسته زمان و مفعول میگردد. همان شور و نشاطی که در ایران و در بین جامعه ایرانی احساس میکنیم در ایرانیان خارج از کشور نیز ملاحظه میشود و به واقع ما از آنها روحیه گرفتیم. در گویش سنندجی و چند روستای ذکر شده اطراف آن لهجه ای حاکم است که توان نوشتاری آن بیشتر یا اصطلاحاً لفظ قلم است و نوعی تشخص شهری در آن دیده میشود.
در لهجه اردلانی بر خلاف سُورانی (مُکریانی) در برخی واژهها از حرف (م) به جای (و) استفاده میشود یا برعکس در بعضی از واژگان به جای (و) از صامت (م) استفاده میشود. همچنین، برخی از مشاغل اضطراببرانگیز ممکن است باعث شوند که کارکنان بیشتری به زخم معده مبتلا شوند. قرابت جغرافیایی لهجه اردلانی با گویشوران گویشهای جنوبی کردی کَلهری و لَکی، لری و گورانی سبب تأثیر این گویشها نیز به ویژه در نواحی مجاور خود بودهاست و آن بیشتر در اضافه شدن کسره “ی” در تلفظ برخی واژگان است مانند دویر بجای دور، لویل بجای لول، قویل بجای قول (عمیق) یا “یل” علامت جمع بجای” گل ” مانند “کوره یل ” بجای “کورگه ل” (پسرها) البته این نوع جمع بستن در زبانهای مرکزی ایران و زبان لری دیده میشود کاربرد آن در گویش اردلانی محدود و بسیار کم است؛ بنابراین ریشه شیوه فعلی سنندجی را باید در همگرایی کلامی اقوام و طایفههایی با اصالت هَورامی، ژاورودی، جافی و ایلات موسوم به کرد و نیز کَلهری و لَکی جستجو نمود؛ و حتی ردپایی از اثر کردی شمالی بادینانی نیز وجود دارد؛ که البته این فقط یک نظر شهودی است و این ارتباط ممکن است ریشه در ساختارهای قدیمی تر خود زبان داشته باشد.
تفاوت آشکار آن در تلفظ گ آخر افعال است؛ که در کردی سورانی و مکریانی و هورامی wa (وه) ودر گویش روستاها و شهرهای دیواندره، کامیاران، دهگلان، روانسر، روستاهای مریوان و بیجار، سقز (تیلکو) از پسوند ya (یه) استفاده میشود مانند خواردگه بجای ، خواردیه ، رژیاگه بجای ، رژیایه همچنین تفاوتهای آشکار دیگر آن در تلفظ نکردن گ در گل مخصوص جمع اسماء است. ازجمله مواردی که گویش اردلانی را با گویش سورانی (اربیلی و مُکریانی) در یک گروه قرارنخواهد داد و باید با تردید به آن نگاه کرد ارگاتیو بودن گویش اردلانی سنندج و غیر ارگاتیو بودن گویش سورانی (اربیلی و مکریانی) در محور مهاباد تا اربیل است. ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ ۴٫۶ ۴٫۷ ۴٫۸ «دربارهٔ تب کریمه کنگو چه باید بدانیم؟ همچنین برای درمان سرماخوردگی و تب نیز به کار برده میشود. همچنین در گویش کرمانشاهی از پسوند (یل)yal هم برای جمع اسامی مکان و انسان و حیوانات و غیره استفاده میشود اما در سایر گویشهای کردی مرکزی یا سورانی ادات جمع (ان) که مانند زبان فارسی نو است استفاده می شود و بهطور کلی بیشتر اسامی و واژگان مصطلحی که در لهجه اردلانی سنندجی وجود دارند اما در سایر گویشهای متعلق به خوشه میانی وجود ندارد اما در خوشه لهجههای کردی کرمانشاهی (کَلهری، لَکی ،فَیلی) موجود است.
بیماری زخم پپتیک (PUD) شکستگی در پوشش داخلی معده، قسمت اول روده کوچک یا گاهی اوقات در قسمت تحتانی مری است. بدین ترتیب میبینیم که هر یک از این اهداف در برنامهریزی جهت فعالیت ایروبیک تعیینکننده است. همچنین در لهجه اردلانی این تمایل وجود دارد که (ن و گ) در واژه ترکیبی تلفظ شود مانند تلفظ (ن و گ) در هنگوین و رنگین و آهنگ که مانند صدای /ŋ/ در زبان آلمانی که در فارسی معادلی به صورت یک حرف برای آن وجود ندارد. همچنین در لهجه اردلانی تمایلی به حذف د در آخر اسماء وجود دارد. در روستاهای سنندج گ آخر افعال کامل تلفظ نشده و تلفظ آن به وه نزدیک میگردد مانند رژیاًگ”ه که گ تلفظی بین د و گ دارد. اخیرا در ضبط ضرب المثلها و اصطلاحات گویش سنندجی اشتباهاتی مشاهده میشود. مثلا واژه ناگیرگی غلط بوده و در سنندج ناگیریی تلفظ میگردد. یا مثلا گاوه سن (گاوآهن) در سنندج هم هیچوقت گاوه سنگ تلفظ نمیگردد. مثلا ضبط مثل “به ده سی دو هه نی هه ل ناگیرگی” غلط است و ناگیریی درست است یا در جای دیگری نوشتهاند “درگای شار ئه وسگی … هم خوانهای انسدادی دو لبی (b) هرگاه در بافت پایان واژه یا پایان هجا بعد از واکه (مصوت) هسته یا بین دو واکه (مصوت) قرار بگیرد و این ویژگی در سُورانی وجود ندارد.