مقاله‌ها

چرا علایم بیماری قلبی من بهتر از شماست

وی در ادامه از سال ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۴ دفاتر خود در برج شرکت بیمه عمر متروپولیتن (Metropolitan Life Tower) ادامه داد. این استقبال در سالهای بعد نیز ادامه پیدا کرد و به تأثیرگذاری جریان غزل پستمدرن بر دیگر شاخههای ادبی نظیر ترانه و استفاده از تکنیکهای این جریان در آثار ترانهسریان انجامید. اولین بار در دههٔ هفتاد شمسی بود که منتقدان، اصطلاح «غزل پستمدرن» را برای اشاره به غزلهای پیشرویی استفاده کردند که از لحاظ زبانی و ساختاری با اشعار کلاسیک بسیار متفاوت بودند و از دیدگاه تفکر و تکنیک، شباهتهای انکارناپذیری با جریان شعری پستمدرن داشتند. به نظر میآید که رواج شعر زبانگرا در ایران در دههٔ هفتاد شمسی، تأثیر بسیاری بر شکلگیری غزل پست مدرن داشتهاست. پس با این تعریف، «غزل پست مدرن» میتواند در قوالبی جز غزل، نظیر مثنوی، چهارپاره، مسمط و… غزل پستمدرن با عبور از سد سانسور یا دور زدن آن به روشهای گوناگون، توانست به مخاطب عرضه شود و در فضای مجازی طرفداران زیادی را کسب کرد. بسیاری از شاگردان وی هماکنون در سمتهای گوناگون و مهم کشوری فعالند. وی فوق تخصص قلب و از اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه است.

تسلا و کارمندان استخدامیش برخی از مهمترین کارهای وی را در این کارگاهها انجام دادند. یکی از مسائلی که ذهن منتقدان را در این سالها به خود مشغول کردهاست، متناقضنما بودن ترکیب «غزل پستمدرن»، به خاطر محدودیتها و نظم موجود در قالبهای کلاسیک فارسی و قواعد حاکم بر عروض و قافیه است که با نظمگریزی و هنجارشکنی هنر پستمدرن ظاهراً در تضاد است. انتشار مطالب با ذکر منبع مجاز است. هرچند نگاه شوخطبع و استهزاگر ادبیات پستمدرن، بیش از آنکه حاصل تعلق خاطرش به طنز باشد، نتیجهٔ نگاه فلسفی آن در نقد مدرنیسم و مدرنیته است. بنیانگذاران این جریان از ترفندهای زبانی به عنوان نتیجهٔ بازآفرینی واقعیتهای موجود و ملموس که هنوز فرصت حضور در کلمات و نحو موجود را نیافتهاند، یاد میکنند و آن را حرکتی در سطح برای شکستن ساختارها نمیدانند. به عنوان بخش دیگری از مشکلات شاعران غزل پستمدرن اشاره کرد. استفادهٔ بسیار از این دو تکنیک باعث شده که منتقدینی نظیر ابراهیم نبوی بعضی از آثار غزل پستمدرن را تحت عنوان طنز و با ملاکهای این ژانر ادبی بررسی کنند. فراموش نکنید که از قبل گوشت را نیز با کمی ادویه طعم دار کرده و به گلولههای ریزی درآورده و بعد از پخت و تفت دادن با کمی روغن به آش اضافه کنید.

درحالیکه این دو اصطلاح کاملاً با یکدیگر متفاوت هستند و بسیاری از اشعار معناگریز دارای لایههای محتوایی فراوان هستند. ژولیا کریستوا در توضیح نظریهٔ بینامتنیت، شکلگیری هر متنی را برپایهٔ متنهای پیش از خود میداند و هیچ متنی را مستقل تلقی نمیکند. در مجموعههای غزل پستمدرن بارها به ارجاع به متون پیش از خود برمیخوریم. از هفتسالگی نزد پدر شاهنامه را آموخت و اولین شعر خود را در همین دوره سرود. «لودویگ ویتگنشتاین» عبارت فلسفی «بازی زبانی» را برای رد کردن مفهوم «ذات زبان» و «شباهت تصویر ذهنی» و برای ترسیم تعریفی جدید از زبان به کار میبرد. نقیضه نه تنها همان روند بازگشت به گذشتهٔ ادبیات پستمدرن را دنبال میکند بلکه نشاندهندهٔ نگاه شوخطبعانه و نقادانهٔ پستمدرنیسم در این بازگشت است که در آن هر گفتمانی مانند حماسه، تراژدی، متون غنایی و فلسفی میتواند و باید خودش هدف و موضوع بازنمایی و تقلید شود. درواقع «به ریشخند گرفتن جهان» و «بازی» دو روش برخورد فلسفی انسان معاصر در مواجهه با شکست فراروایتهایی نظیر علم، عقل، مذهب و کمونیسم است. خروج از زبان معیار ممکن است در سه بخش واج، کلمه و جمله رخ دهد که در هر کدام از این سه بخش، با روشها و تکنیکهای مختلفی از ترفندهای زبانی روبرو میشویم.

از عناصر مشترک در میان این اشعار است. از ۲۱ نسک اوستای ساسانی در زمان تدوین دینکرد (قرن سوم هجری) هم متن اوستایی و هم ترجمه پهلوی نسک ۱۱ از میان رفته بود و ترجمه پهلوی نسک ۵ نیز در دست نبودهاست. عوارض جدیتری نیز در بعضی از بیماران گزارش شدهاست: نارسایی قلب، تندتپشی، ورم. اهمیت وجود و عملکرد صحیح این گیرنده برای اولین بار در بیماران مبتلا به ضعف پلاکتی گلانزمن (Glanzmann’s thromboasthenia) مورد توجه قرار گرفت. این ویژگیهای کاریکاتوری و نابهنجاریهای معنایی نیز در بسیاری از غزلهای پستمدرن دیده میشود که حاصل بازیگوشی خاص شاعران پستمدرن در ابداع و همچنین نگاه و جهانبینی فیلسوفان پستمدرن است. در دههٔ هفتاد، در ادامهٔ همان تلاشها، غزلهای داستانی و سینمایی رونق گرفتند که هم در آثار شاعران نئوکلاسیک مانند سیمین بهبهانی و هم در آثار شاعران پستمدرن مانند محمدعلی پورشیخعلی نمونههای بسیاری دیده میشود. از مفاهیم پستمدرنی است که در بسیاری از آثار این جریان دیده میشود. در دورهٔ معاصر تلاشهای زیادی صورت گرفت تا با استفاده از روایتهای داستانی، به غزل نیز ساختاری یکپارچه داده شود؛ همانگونه که از قرنها قبل، در قالبهایی مانند مثنوی و قطعه، این ارتباط عمودی را به علت ساختار روایی سراغ داشتهایم. به خاطر چاپ کتابهای غزل پستمدرن، با وجود اِعمال سانسور و داشتن مجوز از وزارت ارشاد، در نمایشگاه کتاب بسته شدند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *